سبک های نقاشی از گذشته تا به حال
سبک های نقاشی با گذر زمان و پیشرفت هایی که در این هنر صورت گرفته است تغییر نموده و به تکامل رسیده است. با توجه به ابزار و امکانات هر دوره، سبکی از نقاشی شکل گرفته است. در شکل گیری سبک های این هنر خلاقیت و ابتکار هنرمندان نیز بی تاثیر نبوده چرا که هنرمندان با توجه به ایده و استفاده از وسایل نقاشی به طراحی پرداخته اند که موجب شکل گیری یک سبک هنری شده است.
در دوره های زمانی مختلف شاهد شکل گیری سبک هایی از نقاشی هستیم که حاصل رفتار های زیبایی شناسایی آن دوره می باشد. هنرجویانی که هنوز سبک خود را پیدا نکرده اند و به دنبال سبکی از نقاشی هستند که علاوه بر علاقه، توانایی فعالیت در آن را داشته باشند. بهتر است این مقاله را بخوانند. ما در این مقاله قصد داریم شما را با سبک های مختلف نقاشی از نظر مفاهیم و اندیشه های شکل دهنده آن ها آشنا کنیم.
نقاشی به دو صورت تصویری و انتزاعی انجام می شود در نقاشی تصویری هنرمند به ترسیم آنچه که در طبعیت و جانداران وجود دارد می پرداز او آنچه که می بیند را ترسیم و ایده و اندیشه خود را منتقل می کند. در نقاشی انتزاعی هنرمند به درک و شناختی از هنر رسیده که فرا تر از آن را می بیند و به ترسیم آثاری فرا تر از دید و تفکرات می پردازد به نحوی که برای پی بردن به افکار و ایده های طراح باید به عمق اثر نفوذ کرد.
انواع سبک نقاشی:
تکنیک های نقاشی را با توجه به ویژگی هایی که دارد در دسته بندی های مختلف قرار داده اند که به بررسی مهم ترین آنها پرداخته ایم.
- رئالیسم یا واقع گرایی
- امپرسیونیسم یا دریافتگرایی
- پسا امپرسیونیسم
- نئو امپرسیونیسم
- اکسپرسیونیسم
- کوبیسم یا حجم گرایی
- فوتوریسم
- ورتیسیسم
- رومانتیسیسم
رئالیسم یا واقع گرایانه:
کلمه رئال به معنی واقعی بوده و رئالیسم را به معنی حقیقت گرایی یا واقع گرایی می شناسند. این تکنیک به ترسیم جانوارن و طبیعت به آن صورت که هستند می پردازد، بدون اضافه کردن و کاستن به اثر و شیرین کاری های عوام فریبانه، زشت را زشت و زیبا را به صورت زیبا نقاشی می کند. در حالی که تکنیک رومانتیک برخلاف آن می باشد. هنرمند باید از بیان احساسات خود داری کند و هیچگونه تخیل و ابتکاری در اثر ایجاد نکند، به عبارتی هرچه که در دنیای بیرون وجود دارد به همان شکل ترسیم می کند. سبک رئالیسیم در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه مورد استقبال هنرمندان قرار گرفت و از هنرمندان مشهور این سبک می توان به ایلیار پین و گوستاو کوربه اشاره نمود.
امپرسیونیسم (دریافتگرایی):
این سبک به دنبال دستیابی به یک طبیعت گرائی تازه بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق رنگ می باشد و به نمایش نور طبیعی در آثار اهمیت بسیاری قائل است. امپرسیونیست ها نحوه بازی نور بر روی اشیاء را نشان می دهند. در این روش هیچ اصولی مبنی بر طراحی دقیق و سایه زنی و ترکیب بندی های متعادل دیده نمی شود. هنرمندان این سبک برای نخستین بار رنگ سیاه را از پالت های رنگ خود حذف نمودند و برای ترسیم سایه از ترکیب رنگ اصلی با سایر رنگ ها استفاده می کردند.
بنیان گذاران این سبک با هدف نقض هنر رسمی شکل گرفتند و از ارائه اشکال با خطوطی واضح و رنگ آمیزی به صورت معمول و آنچه که رواج داشت سرباز می زدند. رنگ هایی که استفاده می شد شفاف نبوده و در ترکیب رنگ از روش های معمولی (ترکیب در پالت رنگ به هم آمیختن آنها) استفاده نمی شد و در صورت نیاز به رنگ های ترکیبی، آن ها را بر روی بوم با هم مخلوط می نمودند. همچنین قلمو را با ضربات شکسته و کوتاه بر روی بوم بکار می بردند.
پسا امپرسیونیسم:
از دیگر سبک های نقاشی پسا اپرسیونیسم است که آن را به عنوان پیش در آمد بسیاری از جنبش های هنری می دانند که تحت عنوان مدرنیسم شکل گرفته است. سبک پسا امپرسیونیسم در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و هنرمندانی چون ونسان ون گوگ و پاول سزان اشاره نمود. این هنرمندان با تلاش خود در جهت گسترش این سبک موجب شد که شکل خاص تری به خود بگیرد و یه صورت خالصانه اهداف خود را بیان کند. رنگ های بکار رفته در این سبک بیشتر روشن بوده و از ضربه های کوتاه قلم مو برای رنگ آمیزی استفاده می نمودند.
شما علاقه مندان می توانید جهت آشنایی و مطالعه زندگی نامه ونسان ون گوگ با کلیک بر روی این قسمت وارد مقاله مورد نظر شود و از آن بهره مند شوید.
اکسپرسیونیسم (هیجان نمایی):
این سبک در قرن بیستم میلادی و به صورت نهضتی بزرگ بر خلاف سبک های رئالیسم و امپرسیونیسم شکل گرفت. اکسپرسیونیسم با شیوه ای نوین به بیان آثار تجسمی می پرداخت. هنرمندان این سبک از رنگ های تند و اشکال کج و معوج و خطوطی با ضخامت بالا در ترسیم آثار استفاده می نمودند. همچنین در بکارگیری از رنگ ها نیز اغراق می نمودند. هنرمندان این سبک در آثار خود به نمایش عواطف و احساساتی چون ترس، نفرت و عشق می پرداختند. اکپرسیونیسم ابتدا یک جنبش ادبی بود که بعد ها وارد نقاشی شد.
کوبیسم یا حجم گرایی:
کوبیسم از سبک های نقاشی است که آن را به عنوان مکعب گری می شناسند. این سبک نه از فلسفه خاصی الهام گرفته شده بود و نه بر نظریه زیبا شناسی تکیه می کرد. هنرمندان آن زمان معتقد بودند که سبک های هنری دیگر قدیمی شده اند و هنرمندان جوان به دنبال روشی بودند که به وسیله ترسیم تصاویر شکل تازه ای از هنر را ارائه دهند. آنها از بازنمایی جهان به صورت مرئی خود درای کرده و بر این باور بودند که همه جهان و اشکال را باید به صورت همه جانبه دید و می بایست پوسته ظاهری را شکافته و به درون آنها توجه نمود. از عمده اهداف هنرمندان کوبیسم نمایش واقعیت بدون استفاده از راه های فریبکارانه دیداری در اثر بود. هنرمندان این سبک نسبت به پرسپکتیو خطی که از دوران رنسانس نقاشی اروپایی را تخت تاثیر قرار داده بود را از بین برد و به هنرمندان این امکان داده شد تا بتوانند از نقاط مختلف به مضمون و شی دید داشته باشند.
کوبیسم را به سه دسته سزانی، تحلیلی و ترکیبی تقسیم می کنند. در نوع سزانی عناصر و اشکال اثر به صورت استوانه ای، مخروطی و مکعب های شکسته است و موضوع آن مشخص است. در کوبیسم تحلیلی موضوع و شکل اصلی اثر در مکعب های حل می کنند. در سبک ترکیبی عناصر و مواد مختلف در اثر با هم ترکیب می شوند.
فوتوریسم (آینده گری):
فوتوریسم یکی از جنبش های هنری در اوایل قرن بیستم میلادی است. ایتالیا به عنوان مرکز اصلی این جنبش شناخته می شود که بعد ها روسیه نیز به جمع آن پیوست. هنرمندان اهل فوتوریست در زمینه هایی چون نقاشی، عکاسی، مجسمه سازی تئاتر، موسیقی، معماری و سایر هنر ها فعالیت داشتند و فعالیت این جنبش در سال 1909 پس از انتشار مقاله ای در روزنامه فیگارو شروع شد. در این مقاله گفته شده بود که اهل این جنبش از هنر گذشته بیزار بوده و آنها به دنبال پیشرفت و تکنولوژی می باشند و پیشرفت های علمی و صنعتی برای آنها مهم بود چرا که آن را پیروزی انسان بر طبیعت می دانستند.
ورتیسیسم:
از دیگر جنبش های هنری قرن بیستم سبک ورتیسیسم بود که برای مدت کوتاهی در بریتانیا و متاثر از کوبیسم و فوتوریسم فالعیت داشت. این سبک را تحت عنوان دوران گری نیز می شناسند که از درون حجمگری می آید. تفاوت اصلی این سبک با فوتوریسم شیوه نمایش دادن حرکات است. در دوران گری زندگی مدرن را به وسیله خطوط ضخیم نمایش می دهند که چشم را به سمت مرکز اثر و تابلو هدایت می کند. همچنین از دیگر مشخصه های این سبک بکارگیری کمان و زوایای مختلف بر یک سطح تخت به منظور القای چرخش و التهاب های گرداب مانند است. از این سبک آثار زیادی منتشر نشده و پس از جنگ جهانی اول نیز این سبک از بین رفت گرچه تلاش های بسیاری برای احیای این سبک صورت گرفت اما مثمر ثمر واقع نشد. از هنرمندان مطرح این سبک می توان به ویندهم لوئیس اشاره نمود که فعالیت های زیادی در این سبک انجام داده است.
رمانتیسم یا رمانتیسیسم:
رمانتیسم، جنبش هنری و فکری در اواخر قرن هجدم در اروپا است که مشخصه اصلی آن تاکید بر احساس و فردگرایی و ستایش طبیعت است. این اصطلاح را برای نخستین بار منتقدین آلمانی برای جدا سازی خصوصیات هنری مدرن از کلاسیک بکار بردند. این سبک دارای جهت گیری فکری مشخص است که علاوه بر نقاشی در موسیقی و معماری نیز دیده می شود.
این جنبش جهان را به دو دسته خردگرا (جهان اعدادو اشکال) و احساسات (والاترین و بهترین هر چیز) تقسیم می کند. رمانتیسم را یک سبک عقلانی و ضد اشرافی و روشنگری می دانند، گفته شده است انقلاب فرانسه تحت تاثیر این سبک شکل گرفته است.
دیدگاهتان را بنویسید