سبک های نقاشی ایرانی از گذشته تا به امروز
سبک های نقاشی ایرانی از گذشته تا به کنون دست خوش تغییرات بسیاری بوده است. با پیشرفت علم و پیدایش سبک های جدید شاهد ترکیبات برخی قواعد و اصول نقاشی با هم هستم که موجب دگرگونی در سبک های اصیل ایرانی گردیده است. گرچه آثار ایرانی همواره نشان خود را داشته است و با شیوه های نوین نیز همراه بوده است.
نقاشی از اولین راه های ارتباطی مردم به شمار می رود. از هنر نقاشی به منظور ثبت تاریخ و تصاویر نیز استفاده می شد. بسیاری از موتون و آثار بجای مانده در غار ها نشان دهنده این امر است که از این هنر به شکل ها و منظور های مختلفی استفاده می شد. مثلا بسیاری از نقاشی های درون غار روایتگر یک داستان و یا واقعیتی است که در آن زمان رخ داده است و برای ثبت از این هنر استفاده کرده اند.
هنر نقاشی در ایرانی قدمتی طولانی دارد. آثار بسیاری در غار ها وجود دارد که گرچه به ابتدایی ترین شکل رسم شده اند اما مضمون پیام ها و داستان هایی است که با هدف آن ترسیم شده است. همچنین نقاشی بر روی سفال های پیدا شده در مناطقی چون شوشتر و سایر قسمت های ایران نشان می دهد که مردم آن قسمت با این هنر آشنا بوده اند و از آن بهره می گرفتند. عمده این نقاشی ها به شکل های ساده و با تصویر هایی از طبیعت، حیوانات و اشکال ساده هندسی ترسیم شده اند. با توجه به اینکه پیدایش خط پس از نقاشی بوده است این احتمال که نقاشی به عنوان پایه های پیدایش خط باشد را افزایش می دهد.
از دور های مختلف تاریخی ایران آثاری خاص از نقاشی به جای مانده است که تاریخ و فرهنگ آن زمان را شرح می دهد. با ورود اسلام به ایران این آثار دستخوش تغییراتی شد که به خوبی می نتوان حس نمود. این تغییرات خود سبب پیدایش سبک های هنری متعددی شده است. علت نامگذاری آثار و سبک های هنری ایرانی را با توجه به تحولات تاریخی آن زمان صورت گرفته است. بسیاری از حاکمان و پادشاهان به منظور نشان دادن عظمت خود نقاش و نقاشی های آنان را به تحت سلطه خود قرار می دادند و موجب پیشرفت آن می شدند. چرا که آنها به دنبال نمایش قدرت و توان دوران حکومت خود بودند و برای نمایش هرچه بهتر آن از تمامی ظرفیت های موجود زمان خود بهره می گرفتند.
مکتب بغدادی:
در دوران حضور اسلام در این کشور از نقاشی و نگار گری به منظور کتاب آرایی استفاده می شد و با رنگ آمیزی ها و تزیین هایی همراه می شد. همین امر از مهم ترین عوامل پیشرفت هنر نقاشی به شمار می رود. اولین نقاشی های دوران اسلامی به نام مکتب بغدادی شهرت دارد که پس از روی کار آمدن عباسیان و پایتخت قرار گرفتن بغداد با این نام شهرت پیدا کرد. در این مکتب به کشیدن حیوانات و تصاویر داستان محور پرداخته می شد، در رنگ آمیزی نیز از رنگ های بدیعی استفاده می شد.
حمله مغول به ایران و تاثیر آن بر سبک نقاشی ایرانی:
با هجوم مغول ها مکتبی دیگر شکل گرفت. گرچه نقاشی آنها تحت تاثیر فرهنگ چینی و مغول به صورت طرح های خشک بود، پس از ورود به ایران و آشنایی با سبک هنر ایرانی به این هنر علاقه مند شدند. با گذر زمان نقاشان ایرانی از طرح ها و آثار هنرمندان چینی و مغول تاثیر گرفت و در رنگ آمیزی ها نیز از سبک های رنگ ایرانی استفاده می شد. همچنین هنرمندان مغول نیز تحت تاثیر سبک های نقاشی ایرانی آثار خود را به تصویر کشیدند. حمله مغول ها موجب از بین رفتن آثار بسیاری از هنرمندان آن دوران شد. پس از مرگ چنگیز خان وارثان او که تحت تاثیر هنر ایرانی بودند هنرمندان مغول را به پایتخت ها و مراکزی که نقاشان بزرگ حضور داشتند فرستادند تا این هنر را به خوبی آموزش ببینند. خواجه رشید الدین با تاسیس مرکزی علمی و هنری به نام ربع رشیدی در شهر تبریز هنرمندان را به این مرکز جذب نمودند و کتابی به نام تاریخ رشیدی را نوشته که با نقاشی های متعددی تزیین نموده اند. نقاشی های ترسیم شده از تنوع رنگی بالایی برخوردار بوده و طرح ها نیز با دقت بسیار بالایی ترسیم شده بودند و نسبت به آثار دوران سلجوقی پیشرفت خوبی داشتند. بیشتر آثار این کتاب منشا چینی داشته و از عناصری چون ابر، آسمان، کوه و پرندگان و … استفاده شده است.
مکتب هرات یا شیرازی:
همین دوران در شیراز مکتبی که کمتر تحت تاثیر آثار چینی بود با نام مکتب شیرازی شکل گرفت. این سبک را حاصل فعالیت های هنرمندان در دوران تیموری می دانند. بسیار از اهل هنر معتقد هستند هنر ایرانی در دوران تیموری به اوج خود رسیده و از سبک چینی مجزا شد. رنگ آمیزی این دوران بسیار قوی تر از گذشته است. از مهم ترین اتفاقات هنری این دوران می توان به نوشته شدن نام نقاشان در زیر آثارشان اشاره کرد که نشانه های رشد این هنر بود. از این دوران به نام مکتب هرات نیز نام می برند. کمال الدین بهزاد از معروف ترین این نقاشان است که زحمات بسیاری کشید. او شکل نقاشی سنتی و درباری را تغییر داد و موضوعات مختلف نقاشی از جمله زندگی روزانه مردم را موضوع نقاشی خود قرار داد، آثار بهزاد به طوری بر روی هنر نقاشی تاثیر گذاشته بود که نقاشان و آثار کشور های هند و ترکیه تحت این تاثیر قرار گرفته بودند.
سبک نقاشی ایرانی در دروان صفویه:
با روی کار آمدن حکومت صفویه همچنان نقاشان به مکتب هرات می پرداختند. آثار بجای مانده از خمسه نظامی از مهم ترین آثار این دوران است. استاد خمسه نظامی از بزرگان نقاشی دوران صفوی بود و شاگردان زیادی همجون میرک، میر سید علی تحت آموزش او بودند. با گسترش ساخت و ساز در پایتخت (اصفهان) نقاشی شکلی جدید به خود گرفت. از این هنر در معماری نیز بکا گرفته می شد. برای تزیین دیوار ها از این هنر استفاده می شد و سازه هایی چون عالی قاپو و کاخ چهلستون از جمله مهمترین بنا های آن دوران می باشد. در دوران صفوی به واسطه حضور هنرمندان غربی در ایران هنر نقاشی سنتی ایرانی با هنر غربی آشنا شد، بواسطه هنرمندان ایرانی که به منظور تحصیل و آموزش نقاشی به کشور های اروپایی فرستاده شدند این هنر دستخوش تغییرات شد.
با توجه به اینکه ابزار نقاشی مورد استفاده هنرمندان ایرانی در آن دوران به شکل های قدیمی و سنتی بود با ورود کشور های اروپایی آن نیز تغییر کرد. انواع رنگ ها، رنگ های روغنی، بوم نقاشی و … از مهم ترین آنها می باشد. سبکی از نقاشی در این دوران شکل گرفت که بیشتر تحت تاثیر هنر غربی بود و رویکردی تزینی داشت. در این نقاشی ها از رنگ های مختلف و شکل های گوناگون گیاهان و پرندگان استفاده می شد.
سبک نقاشی ایرانی پس از دوران صفویه:
این دوران به صورت کلی تحت تاثیر هنر غربی قرار داشت و با ترکیب این سبک با هنر سنتی ایرانی شکلی جدید و خاص ایجاد شد. نقاشان عمدتاً به ترسیم از چهره شاه، رجال و همچنین افراد دربار می پرداختند. این سبک از نقاشی در دوران قاجار با استقبال کم مردم رو به رو شد. صنیع الملک نقاش برجسته دوران قاجار از پایه گذاران هنر گرافیک است او برای نخستین بار موفق شد تصاویر را در روزنامه به چاپ برساند و همین امر موجب تحول عظیم در نقاشی دوران خود شد.
از مهمترین اتفاقات این دوران می توان به تاسیس مدرسه دارالصنایع اشاره کرد که شاگردان زیادی تحت تعلیم اساتید به نام و خبره قرار گرفتند و پا به عرصه هنر گذاشتند. محمد غفاری (کمال الملک) از دیگر نقاشان دوران قاجار است که پس از طی دوران آموزشی در اروپا و بازگشت به ایران از تصویر گری درباریان دست کشید و با خلق آثار خارقالعاده از طبیعت و زندگی مردم توجه سایر هنرمندان را به این سبک از نقاشی جلب کرد. شاگردان و سایر هنرمندان تا سال ها بعد از مرگ او به این سبک نقاشی می پرداختند. با فعالیت و تاسیس مدرسه صنایع مستظرفه هنرمندان زیادی پا به عرصه نقاشی گذاشتند. این هنرمندان علاقه مند به ارائه کار های لطیف با رعایت سایه روشن و توجه به فرهنگ مردم بودند.
پس از شروع تحولات سیاسی در ایران، هنر نقاشی نیز تحت تاثیر قرار گرفت به گونه ای که نقاشان دیگر علاقه به کار در سبک های سنتی نبوده و سبک های غربی را مورد توجه قرار گرفته بود. این گروه از نقاشان را نقاشان نوگرا نامیدند، آنها از سنت و فرهنگ ایرانی دور مانده و به طبیعت کم تر توجه می کردند. در مقابل آنها گروهی از نقاشان به دنبال احیا کردن سنت های اصیل ایرانی بودند. این هنرمندان به تصویر کردن فضاهای خیالی، داستان های عاشقانه و حماسی و … توجه داشتند.
مکتب سقاخانه:
در همین دوران گروهی تحت عنوان مکتب سقاخانه شروع به فعالیت نمودند. آنها به دنبال استفاده از عناصر سنتی بوده و با تقلید در آثارشان مخالف بودند. این سبک به علت استفاده از رنگ ها و ارتباط با فرهنگ ایرانی، پیوند عمیقی با نقاشی اصیل ایرانی گذشته داشت. با پیشرفت هنرمندان در این سبک شاهد آثاری بودیم که تشخیص خط یا نقاشی بودن آن دشوار بود و بیننده به سختی می توانست آن را تشخیص دهد. هنرمندان این طرح ها با ترکیب علائمی چون صور هندسی، پنجه، علوم و ترکیب رنگ ها با یکدیگر آثار خارق العاده ای ترسیم می نمودند.
نقاشی ایرانی همچنان طرفداران بسیاری در جهان دارد و هنرمندان ایرانی با توجه به این سبک ها آثاری ماندگار از خود خلق نموده اند که به نگهداری آثار اصیل و قدیمی در موزه ها ایران و سایر قسمت های جهان می پردازند.
دیدگاهتان را بنویسید